چشمانداز صنعتی مدرن با موادی تعریف میشود که آن را میسازند. در این میان، تیتانیوم به عنوان یک «فلز معجزهآسا» شناخته میشود؛ فلزی که به دلیل نسبت استحکام به وزن بالا، مقاومت در برابر خوردگی و زیستسازگاری، غیرقابل جایگزین است. با این حال، گزارش جدید مرکز تحقیقات مشترک (JRC) واقعیتی نگرانکننده را فاش میکند: اتحادیه اروپا در حال حاضر بر روی لبه تیغ وابستگی به واردات حرکت میکند. با افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی و شتاب گرفتن گذار به اقتصاد «سبز و دیجیتال»، اتحادیه اروپا باید از مدل خطی «واردات-مصرف-دورریز» به سمت یک اقتصاد چرخهای پیشرفته حرکت کند.
ضرورت استراتژیک: چرا تیتانیوم اهمیت دارد؟
تیتانیوم تنها یک کالا نیست، بلکه رکنی اساسی برای حاکمیت اروپا است. در حال حاضر، بخشهای هوافضا و دفاعی اروپا مصرفکنندگان اصلی هستند؛ به طوری که هوانوردی غیرنظامی به تنهایی از بیش از ۴۰۰,۰۰۰ شغل حمایت کرده و ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) اتحادیه اروپا را به خود اختصاص میدهد. از پرههای توربین موتورهای جت گرفته تا بدنه جنگندههای پیشرفته، ویژگیهای تیتانیوم غیرقابل جایگزین هستند.
فراتر از آسمانها، تیتانیوم محرک خاموش گذار دوگانه است:
گذارسبر: مورد استفاده در تولید برق با راندمان بالا، مبدلهای حرارتی انرژی زمینگرمایی و اجزای سلولهای سوختی هیدروژنی.
گذار دیجیتال: ضروری برای تولید تجهیزات فناوری اطلاعات پیشرفته، از جمله آخرین نسل گوشیهای هوشمند، تبلتها و ماهوارههایی که شبکههای ارتباطی جهانی ما را تغذیه میکنند.
با وجود این اهمیت، اتحادیه اروپا همچنان یک واردکننده خالص است. گزارش JRC به کسری تجاری خیرهکنندهای اشاره میکند: نسبت واردات به صادرات برای محصولات تیتانیوم ۶ به ۱ است. برای تیتانیوم کارنشده (unwrought)—عمدتاً اسفنجی که برای تولید کالاهای نهایی استفاده میشود—این نسبت به ۱۰ به ۱ میرسد. این وضعیت، پایه صنعتی اروپا را در برابر نوسانات بازار جهانی که در انحصار چند بازیگر محدود است، آسیبپذیر میکند.
شطرنج ژئوپلیتیک
تأمین جهانی تیتانیوم در مناطق جغرافیایی خاصی متمرکز شده است: چین، ژاپن، روسیه و قزاقستان. این تمرکز یک «گلوگاه» اقتصادی ایجاد میکند.
فاکتور روسیه و اوکراین: پیش از تهاجم سال ۲۰۲۲، روسیه تأمینکننده اصلی تیتانیوم با گرید هوانوردی بود. اگرچه اتحادیه اروپا تابآوری فوقالعادهای در متنوعسازی منابع خود نشان داده، اما کرملین همچنان نفوذ قابل توجهی بر قیمتها و موجودی جهانی دارد. در همین حال، اوکراین که تاریخی طولانی در تولید تیتانیوم دارد، به دلیل درگیریها با کاهش ظرفیت مواجه شده، هرچند همچنان یک شریک حیاتی برای آینده محسوب میشود.
ظهور حمایتگرایی: کشورهایی مانند چین به طور فزایندهای مصرف داخلی را بر صادرات اولویت میدهند، به ویژه برای مواد با کیفیت بالا.
شکاف عرضه: با افزایش تقاضای جهانی برای هواپیما و سیستمهای دفاعی در دوران پس از پاندمی، تعداد محدود تولیدکنندگان «اسفنج» تیتانیوم در جهان به این معناست که عرضه نمیتواند به راحتی برای پاسخگویی به نیازهای اروپا افزایش یابد.
بستن حلقه: فرصت اقتصاد چرخهای
پایدارترین راه برای ایمنسازی زنجیره تأمین، جلوگیری از «نشت» مواد است. «بستن حلقه» به فرآیند جمعآوری ضایعات فلزی و بازگرداندن آنها به چرخه تولید اشاره دارد. در حال حاضر، بخش بزرگی از ضایعات تیتانیوم اروپا—بهویژه تراشههای حاصل از فرآیندهای ماشینکاری—صادر شده یا در صنعت فولاد با ارزش پایینتر استفاده میشود.
پارادوکس ضایعات
در صنعت هوافضا، نسبت «خرید به پرواز» (buy-to-fly) اغلب بالا است؛ به این معنی که مقدار زیادی از تیتانیوم در فرآیند ماشینکاری برای ساخت یک قطعه نهایی به ضایعات تبدیل میشود. اگر اتحادیه اروپا بتواند این ضایعات باکیفیت را حفظ کرده و دوباره آنها را به شمشهای با گرید هوانوردی تبدیل کند، میتواند نیاز به واردات اسفنج خام را به شدت کاهش دهد.
معدن شهری: هواپیماهای بازنشسته
انتظار میرود در دهه آینده هزاران هواپیما به پایان عمر خود برسند. این «معادن پرنده» حاوی چندین تن تیتانیوم با گرید بالا هستند. گزارش JRC پیشنهاد میکند که بهبود «طراحی سازگار با محیط زیست» (Eco-design)—یعنی آسانتر کردن جداسازی و طبقهبندی مواد—میتواند منبع داخلی عظیمی از تیتانیوم را آزاد کند. با این حال، این امر مستلزم غلبه بر موانع فنی در صدور گواهینامههای مواد است تا اطمینان حاصل شود که تیتانیوم بازیافتی استانداردهای ایمنی سختگیرانه صنعت هوانوردی را برآورده میکند.
توصیههای سیاستی استراتژیک
برای دستیابی به «خودمختاری استراتژیک باز»، JRC چهار ستون اصلی را برای سیاستگذاری اتحادیه اروپا ترسیم میکند:
بازگرداندن تولید به داخل (Reshoring): اتحادیه اروپا باید برای ساخت تأسیسات ذوب و فرآوری در خاک اروپا مشوق ایجاد کند. با بازگرداندن بخش میانی زنجیره تولید به خانه، اروپا آسیبپذیری خود را در برابر اختلالات لجستیکی و ممنوعیتهای صادراتی خارجی کاهش میدهد.
تقویت مشارکتهای بینالمللی: اگرچه تولید داخلی کلیدی است، اما اتحادیه اروپا نمیتواند به تنهایی عمل کند. مشارکت استراتژیک با متحدان قابل اعتماد مانند ژاپن و شرکای نوظهور مانند قزاقستان ضروری است.
ادغام اوکراین در زنجیره ارزش: اوکراین دارای ذخایر سنگ معدن تیتانیوم و دانش فرآوری قابل توجهی است. بازسازیهای پس از جنگ فرصتی منحصر به فرد برای ادغام صنعت اوکراین در اکوسیستم اتحادیه اروپا فراهم میکند.
حمایتهای قانونی: این توصیهها با قانون مواد خام بحرانی (CRM Act) همسو هستند که اهداف جاهطلبانهای را برای استخراج، فرآوری و بازیافت داخلی تعیین کرده است.
دستاوردهای اقتصادی و محیط زیستی
گذار به اقتصاد چرخهای تیتانیوم تنها یک اقدام امنیتی نیست، بلکه یک موتور اقتصادی است. JRC تخمین میزند که با تقویت چرخهای بودن و بازگرداندن تولید به داخل، اتحادیه اروپا میتواند اشتغال در بخش تیتانیوم را دو برابر کند.
از نظر محیط زیستی نیز مزایا عمیق هستند. تولید تیتانیوم از ضایعات، انرژی بسیار کمتری نسبت به استخراج آن از سنگ معدن (فرآیند کرول) مصرف میکند. با انتخاب مدل چرخهای، اتحادیه اروپا استراتژی صنعتی خود را با اهداف «توافق سبز» (Green Deal) همسو میکند.
نتیجهگیری
مسیر پیش رو روشن است: اتحادیه اروپا باید با تیتانیوم به عنوان یک دارایی استراتژیک رفتار کند. با سرمایهگذاری در فناوریهای بازیافت، تسهیل فرآیند صدور گواهینامه برای مواد ثانویه و ایجاد اتحادهای بینالمللی عمیق، اروپا میتواند صنایع خود را در برابر شوکهای ژئوپلیتیک محافظت کند. این «حلقه» باید بسته شود؛ نه فقط به خاطر محیط زیست، بلکه برای آینده حاکمیت صنعتی اروپا.